- همیشه آخر هر قصه ای رسیدن نیست
- به سر بردیم دور از هم دو فصل خشکسالی را
- از شوق تو مجنونم و از عشق تو لبریز
- دلبرا، یارا، نگارا، حال نامت هرچه هست!
- کافر به چشمهای تو باور میآورد
- یارب مرا یاری بده، تا خوب آزارش کنم
- تو را دوست دارم ولی رو نکردم
- در خم زلف تو، پابند جنون شد دل من
- لبم بدون تو هرگز به خنده باز نشد
- تو با من باش، من از خوشحالی بسیار می رقصم